دنبال کننده ها

Categories

۹ خرداد ۱۳۸۸
براتون توی پست های قبلی نوشتم که در بدو ورود به ملبورن چه کار کردم و چه شد و کجا رفتم اقامت موقت و شاید هم که ننوشته باشم که بسیاری از سابربهای خوب و معروف ملبورن (یا همون ملبن ) رو طی 10 روز ماندگاری توی ملبورن رفتم و دیدم ، از کنار ساحل سنت کیلدا گرفته تا خیابان چَپــِل و سابربهای خوبی مثل برایتون و سات یارا و همینطور سابربهای عرب نشین مثل پرستون و سابرب قشنگ و دور و ایرانی نشین دانکستر و و همینطور سابربهایی که پر از چینی بود مثل باکس هیل و مرکز شهر ملبورن رو هم که دیگه اینقدر توش چرخیده بودیم از صبح تا شب که دیگه مثل کف دستمون میشناختیم ، براتون یه سری عکس هم که در پست های قبلی از ملبورن گذاشتم حالش رو ببرید .

ولی احساسی که ملبورن به من میداد ، مثل احساسی بود که در هنگام مسافرت به شهرستانهای ایران داشتم ، خیلی حال نمیکردم ، تصور من از جایی که می خواستم برم با ملبورن فرق میکرد ، هوای ملبورن سردتر از آن چیزی بود که من تصور میکردم ، مردمانش کمتر به پولدارهایی که من تصور میکردم شبیه بودن ، اون مدرنیته ای که من از خارج تصور میکردم توی ملبورن پیدا نمیکردم ، اون لب ساحل شلوغ و اکتیو و با حالی که دوست داشتم توی ملبورن نبود ، اون بارهای بزرگ و با حالی که دوست داشتم ببینمشون رو نمیدیدم ، شهر خیلی آرومتر از احساس من از یه شهر باحال خارجی بود ، بیزینسمن نمیدیدم ، بیشتر همه جوان بودند و دانشجو ، سن آدمها یا بسیار جوان و یا پیر بود ، من میان سال کمتر میدیدم ، آدمها ساده زندگی میکردن و شهر آروم بود ، ملبورن به نظر من یه شهر دانشجویی بود ، بیشتر یاد آور اصفهان و شیراز بود تا یاد آور تهران ، به نظر من پولهای کلان توی ملبورن رد و بدل نمیشد ، ملبورن شهر هنر و فرهنگ ، شهر کافه و رستوران بود ( نه بار و دیسکو و نایت کلوپ ) ، ملبورن شهر آرامش و زندگی بود ،
ملبورن اونقدر که من انتظارش رو داشتم طبیعت سر سبز و وحشی نداشت ، جریان زندگی دارای اون سرعتی که من دوست داشتم نبود ، اون زرق و برق و اون شهر وحشی و سکسی که من دنبالش بودم ، ملبورن نبود .
بقیه رو در پست بعد بخونید

5 نظرات:

reza گفت...

سلام من اصفهان زندگی میکنم و آخر این ماه هم میام اونجا واسه ملبورن بلیط رزرو کردم ولی هنوز از انتخاب شهرم مطمئن نیستم . منم هی جورایی از جاهای سوت و کور بدم میاد و هم از جاهای شلوغی مثل تهران . تو صنعت کار میکنم و رشتم ساخت و تو لید هست مدتی هست که مطالب شما رو میخونم و هر روز سر میزنم ببینم چیز تازه ای گذاشتید یا نه باید بگم که خیلی متفاوت مینویسد و یه جزئیاتی که خیلی ها اشاره نمیکنند توجه دارید خیلی خوبه لطفا همینطور ادامه بدبد

شما هم سیدنی بودید هم ملبورن بنظرتون من برم سیدنی یا ملبورن ؟ در ضمن دنبال کلاب و بار و ساحل پر جنب و جوش هم نیستم.

فرهنگ گفت...

سلام

گفتم دیگه بی خیال وبلاگ شدی. هی سر میزد تا امروز که ...

اینطوری خیلی خوبه ادامه بده.

در ضمن در مورد ایرانی های اونجا هم بنویس.

مرسی

wellborn گفت...

رضا جان من تمام هدفم از نوشتن این وبلاگ این هست که کسایی مثل شما بتوانند انتخاب بهتری داشته باشند و تصور بهتری از جایی که میان ،
من نمیتونم به شما مستقیم بگم کجا بهتر هست برای شما ولی مطالب من رو بخونی فکر کنم در نهایت برداشت بهتری داشته باشی از اینکه کجا میخوای بری ، ملبورن سوت و کور نیست (در مقایسه با پرت ) و به نظر من به اصفهان هم شبیه است ، آدمهای خونگرم و خوبی داره و پر هست از تاریخ و معماری و هنر ، در مورد کار هم باید بگم فرقی زیاد نمیکنه ، موقعیتهای شغلی تقریبا یک اندازه هستش توی ملبورن و سیدنی ، ملبورن شهر خوبی هستش ، فکر نمیکنم اگر از اصفهان بری ملبورن توی ذوقت بخوره

Ako گفت...

این مقایسه ها که شما انجام دادین بین مبون و سیدنی بود؟ اگه آره که خیلی خوب بود!! منم ترجیح ام سدینیه، یا حتی بریزبن، اما میام مبون می بینمت!

ناشناس گفت...

با این حساب کلا از مبلورن چیزی حالیت نشده، شرمنده! هرچند که ملبورن زندگی نمی کنم و هر از گاهی میام اینجا ولی اینکه ملبورن فقط جای آدم حسابی هاست تو استرلیا معروفه. شلوغی سیدنی لزوما به معنی شهری تر بودنش نیست. سعی کن استانداردهایی که با خودت از ایران آوردی رو به اینجا تعمیم ندی. از طرف دیگه از اینکه میگی ملبون شهر جوون دانشجویی بوده به نظرت معلومه که فقط یه وسط شهر ملبورن رو دیدی که کلا اصلا اینگار هیچ جا رو ندیدی!