دنبال کننده ها

Categories

۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۸
خلاصه دیروز که نتونستیم مانیتور بخریم ، به عللی که در پست قبل خوندین ، برای اینکه زیاد تول و طفسیرش ندم خلاصه هم JB HFIF هم DICK SMIT هم اینکه خلاصه هر جا رو که فکر کنید رفتیم همشون هم جز چند تا مانیتور معمولی هیچ چی نداشتن تصمیم گرفتیم که لپ تاپ بخریم اون هم همینطور همشون یه سری لپ تاپ معمولی با مارکهای معمولی داشتن (یه سری که میگم یعنی 4 تا دونه)
خلاصه من که به بازار کامپیوتر پایتخت و بازار کامپیوتر ایران عادت داشتم حالا مگه میتونم از این جور جاها خرید کنم ، خلاصه حالم حسابی گرفته شده بود از چند تا چیز :
1- اینجا همه بیزینسها و همه مغازه ها ساعت 5 تعطیل میکنند و شهر میشه عین شهر مرده ها (البته رستوران ها و بارها و کلاب ها و .... و این جور جاها تازه کارشون شروع میشه )
2- من که فکر میکردم اینجا تنوع جنس و فروشگاه و کار و بار خداد تاست ، از این خبرا نیست و به گرد تهران هم نمیرسه !
3- لباس فروشی ها ، کیفیت جنسها در حد درجه 3 تهران ! (درجه 2 هم تازه نه !) قیمتهاشون هم 10 برابر تهران !!
5- کیف و کفش فروشی ها که افتضاح ! قیمتها 10 برابر تهران !
6- ساعت 7 شب دیگه پرنده تو خیابون پر نمیزنه !(به نسبت تهران البته ارز میکنم)

خلاصه یه جا که نمایندگی فروش محصولات سونی بود رو دیدیم و دیدیم که یه مانیتور 22 اینچ ASUS داره که اکاناتش و کیفیتش بد نیست ، گفتیم آقا ما این رو میخواهیم ، گفت شرمنده همین یه دونه است که توی ویترین هست ، اگر میخواهید همین رو در ارم بدم خدمتتون ، گفتیم بابا این lcd ها عمر دارن آخه ، شما از صبح تا شب این رو روشن میزارید این DEMO بوده آخه این که نمیشه ، گفت برو فردا صبح بیا من از توی انبار برات یدونه سفارش میدم بیارن الان ساعت 5 شده دیگه نمیتونیم از توی انبار بیاریم چون انبار تعطیل هستش ، برو فردا صبح بیا من یدونه نو بهت میدم !
فردا صبح شد و ما پا شدیم رفتیم اونجا گفتیم اومدیم برای خریدن اون مانیتور که دیروز اومده بودیم ، بهمون گفتن که فردا صبح بیا بهت یه دونه آکبندش رو میدیم ، گفت کی گفته ؟ گفتیم فلانی ! گفت صبر کن برم صداش کنم ، بعدش خلاصه همون کسی که دیروز به ما قول داده بود اومد و گفت صبر کن تلفن کنم ، رفت یه 2 تا تلفن زد و اومد گفت شرمنده همین الان پیش پای شما یکی اومده اون رو خریده و دیگه نداریم که بهتون بدیم !!!!!!!!!!!! کففففف کردم !!!! به خاطر اینکه اولا مطمئن بودم که کسی پیش پای من مانیتور رو نخریده بود چون اگر خریده بود همون اول میگفت یکی اومده و خریده و نمیرفت تلفن کنه بعدش بگه اقا یکی اومده خریده و دوماً هم موقعی که به همکاراش گفتم که دیروز فلانی اینجوری گفته اونها هم تعجب کردن و رفتن صداش کردن ! سوماً دم رفتنه به یکی دیگه از همکاراش گفتم حالا جای دیگه این طرفا نیست که برم از اونجا بخریم گفت که یه دونه هستش که این رفیق ما دیشب میخواسته از اون بگیره که اون هم الان زنگ زده گفته که نداریم !
نتیجه اخلاقی این که این بابا که اتفاقا ً استرالیایی هم بود و نه چینی بود و نه تایلندی و نه هندی و نه ... به ما دیشب
دروغ گفته بود که توی انبار هستش و الان انبار تعطیل هست و ...... در اصل میخواسته از یه فروشگاه دیگه برامون بگیره اون موقع هم اون فروشگاه تعطیل بوده گفته برو فردا بیا ، من یکی از توی انبار برات میارم بعدش هم به اون فروشگاه زنگ زده دیده اون فروشگاه دیگر هم نداره دید ضایع شد ، به ما گفت که آره همین پیش پای شما فروختم اون که دیشب گفته بودم رو ! ( این جا رو داشته باشید )

خلاصه اون یدونه مانیتور هم نشد بخریم و در ضمن لپ تاپی هم که من خوشم بیاد رو هم هیج جا نداشت چون اصلا تنوع نداشتن ، دست از پا دراز تر برگشتیم خونه .
فرداش دیگه گفتم نریم شهر ، بزار ببینم شاید یه جایی باشه توی سابرب های دیگه که مرکز فروش کامپیوتر باشه، بزار بگردیم اونجا رو پیدا کنیم ، خلاص از روی YELLOW PAGE نشستیم شروع کردیم به گشتن ، یه آگهی پیدا کردیم که روش نوشته بود :
بزرگ ترین مرکز فروش لپ تاپ در ایالت ویکتوریا !! ( مغزم تیلید شد ) کجا بود ؟ توی خیابان ویکتوریا
خلاصه بعد از کلی پیاده روی و سوار اتوبوس شدن رسیدیم به بزرگترین مرکز فروش لپ تاپ در ایالت ویکتوریا
(سرتون رو درد نیارم ، یه جایی بود اندازه یه مغازه معمولی توی بازار کامپیوتر پایتخت با 10 عدد لپ تاپ !!)
اینجا دیگه بزرگترین مرکز فروش و خدمات لپ تاپ در ایالت ویکتوریا بود ، فروشنده یه هندی بود که عین فروشنده های زبل ایرانی مخ رو میزاشت توی هاون و میکوبید ! (از دروغ گفتن هم هیچ ابایی نداشت و بدون هر گونه رودرواسی تا دلش میخواست خالی میبست) ولی اینجا انصافاً بزرگترین بود دیگه ، چون من تمام ملبورن رو گشتم و بهتر از این ندیدم ! تنها جایی هم بود که 4 تا لپ تاپ مارک LENOVA , ASUS داشت .
خلاصه دیگه از روی ناچاری دیدیم دیگه اینجا باید یه چیزی بخریم ، اینجا نخریم دیگه موندیم ، یه دونه LENOVA T400 داشت که بد نبود ، هم از لحاظ امکانات و هم کوچک و قوی و سبک بود مشخصاتش هم بد نبود ، گفتیم خیلی خوب یکی از این برامون بیار ، گفت یکی دیگه ندارم ! همین یه دونه هست اگر میخوای همین رو ببر ، گفتیم که آخه این که دمو بوده معلوم نیست چند وقت اینجا گذاشته شده که ، من آکبند میخوام ، گفت ما که نمیتونمیم از هر چیز 10 تا بیاریم اینجا رو دستمون بمونه که ما یه دونه میاریم وقتی فروختیم یکی دیگه میاریم !!! بعدش هم این رو همین امروز صبح باز کردیم گذاشتیم اینجا یه روز هم دمو نبوده !!
(بعداً که آوردم خونه فهمیدم که یک هفته پیشش باز کرده بودن گذاشته بودن اونجا ! آخه یه بازی توش ریخته بودن برای دمو که از تاریخ ایجاد شدن فایل های بازی فهمیدم که یه هفته پیش اون بازی رو ریختن توش ) اینم باز برای فروش جنسش به ما دروغ گفت !
گفتیم اگر آکبندش رو بخواهیم چه باید بکنیم گفت باید سفارش بدی تا 2 هفته دیگه میاد بعدش هم قیمتش 400 دلار گرونتر میشه !!

از ناچاری همون رو خریدیم و اومدیم بیرون و بالاخره لپ تاپ دار شده بودیم !!!



3 نظرات:

ناشناس گفت...

سلام ما تو ملبورن یه کامپیوتر خریدیم که اصل Dell بود آکبند . شما میتونستید برید نمایندگی اون خرید کنید

ناشناس گفت...

عزیز من، مطمدنی شما استرالیا هستی؟ یکی از کشورهای مشترک المنافعی، چیزی نیستی؟ والا اینجا بجز انرژی (برق، گاز و آب) همه چی سرتر و ارزونتر از ایرانه. کیفیت اصلا قابل مقایسه با آشعالایی که تو ایران بهمون می اندازن نیست. من فکر می کنم شما تازه واردی و هنوز نمی دونی از کجا بخری و کی بخری!!!! اگه یاد بگیری و جنس های مارک دار و به قیمت جنس های چینی تو ایران بخری، اونوقت تازه حالش رو می بری. برای کامپیوتر هم فکر کنم این کاره نیستی وگرنه اینجا آخرشه ;)

ناشناس گفت...

سلام. من اين پست رو الان خوندم و اگه اشتباه نكنم منظور شما اينه كه از تهران لپ تاپ بگيريم بهتره. درسته؟