دنبال کننده ها

Categories

۱ فروردین ۱۳۸۹
سال نو خورشیدی بر همه دوستان و خوانندگان وبلاگ مبارک باشه :-)

واقعاً که بهترین تقویم دنیا رو ما ایرانی ها داریم و تنها تقویمی هستش که واقعاً بر اساس چرخش فصول و خورشید وعلم نجوم درست شد،

امید دارم سالی خوب و پر برکت داشته باشید ، پر از سلامتی و شادی و پر از اتفاقات خوب ، پر از عشق و حال و پر از پول و برکت .

عذر خواهی من رو بابت تاخیر 2 ماهه که وبلاگ رو دیر آپدیت کردم خواهشن پذیرا باشید ، سرم واقعاً شلوغ بود ، پر از مشغله وکارهایی که باید انجام میدادم ، البته این توجیه خوبی برای آپدیت نکردن وبلاگ نیست و میدونم که میگید هر چقدر هم سرت شلوغ بوده باشه ، 4 ساعت وقت میتونستی پیدا کنی و برامون بنویسی ، آخه من دوست دارم با عجله ننویسم و دوست دارم وقتی تایپ میکنم سر حال باشم و پر از آرامش ، یه موزیک از Leonard Cohen بذارم و در کمال آرامش براتون بنویسم که هر چی مینویسم از دلم بلند شه و بر دل شما بشینه ، برای همین نمی نوشتم چون که یه همچین آرامشی رو برای نوشتن وبلاگ پیدا نمی کردم ، ولی خب بالاخره این آرامش رو در روز اول سال 1389 پیدا کردم و شروع کردم به نوشتن برای شما نازنینان

یکی از دوستان توی قسمت نظرات نوشته بود که آقا چرا نمی نویسی ؟ هر چی که هست بنویس اگر هم بد هست صادقانه بنویس .

علت تاخیرم در نوشتن رو براتون گفتم ، ولی واقعیت این هستش که هر چی بیشتر از موندنم در سیدنی میگذره بیشتر به من خوش
می گذره ، من واقعاً این سرزمین رو دوست دارم ، اینجا واقعاً بدی نداره که براتون بنویسم ، یعنی بدی که لازم باشه بدونید نداره ،

تنها چیزی که هستش جای خالی خانواده و دوستان قدیمی هستش که بعضی وقتها احساس میشه ، این طبیعت انسان هستش که دوست داره در خوشی ها دسته جمعی حال کنه و دوست داره که خانواده و دوستان در خوشی ها و عشق وحال شریک باشند ، از این که بگذریم ، اگر به هر حال دوست دارید از بدیهای اینجا براتون بگم ، باید بگم که همه جای دنیا خوبی و بدی با هم هستش ، فرقش در این هست که وقتی خوبیها رو توی یک کفه ترازو میزارید و بدیها رو توی کفه دیگر اون جایی رو انتخاب میکنید که کفه خوبیهاش خیلی سنگین هستش و کفه بدیها سبک ، استرالیا و سیدنی کفه ترازوی خوبیهاش خیلی سنگین هشتش و کفه بدیها خیلی سبک به خاطر همین هر روز لذت بیشتر از زندگی میبرید ، اگر خیلی هم اصرار دارید که بالاخره چند تا بدی بگم باید بگم که اول از همه توالتاشون شلنگ آب نداره و فقط دستمال کاغذی داره ! ایران همه توالت ها شلنگ آب دارن ،

دوم : اینکه واقعاً کیفیت و قیمت لباسهای ایرانی و کیف وکفش ایران حرف نداره ، اینجا که ما هر چی دیدیم جنس پارچه ها افتضاح ، لباس ها جواد ، قیمت این لباسهای در پیت در حد مقیاس های فضایی ! پیش خودتون نگید حتماٌ رفته جای در پیت خرید کنه ، اینجا فروشگاهای اصل ورساچی و گوچی و لاکوست و برندهای دیگه هم رفتیم ، تازه اونجا کیفیت جنس و دوختشون شبیه لباسهای ایرانی هستش ولی قیمتش
ما فوق فضا ، یعنی یه تی شرت ایرانی که میخرید 10 هزار تومان همون تی شرت و با همون دوخت و همون کیفیت تازه به خدا دوخت و کیفیت ایرانی بهتر هستش رو میدن 200 دلار ! ورساچی که یه تاپ زنونه که اگر میدادی دست خانومای ایرانی ، پاره میکردنش باهاش گرد گیری میکردن رو میداد 750 دلار !!!!! کیف و کفش هم همینطور ، بهترین کیف چرمی اصل زنونه رو با بهترین طرح توی ایران میشه خرید 150 هزار تومن ، همو کیف رو اگر توی فروشگاهای چرم اصل گیر بیارین باید 2500 دلار پول بدین ، کیفهایی که توی خیابان سپهسالار تهران میشه خرید با 20000 تومان اینجا باید 200 دلار پول بدین همونها رو !
متاسفم برای فرهنگ آدمهای ایرانی داخل ایران که همش موقع خرید لباس ، دنبال مارک برندهای خارجی میگردن و متاسفم برای تولید کنندگان خوب ایرانی که برای فروش لباس هاشون مجبور هستند تولیداتشون رو عوض اینکه با افتخار به نام خودشون مارک بزنند ، با مارکهای خارجی مزین میکنند که فروش بهتری داشته باشند .

خلاصه دوستانی که دارید میایید استرالیا گوش کنید این پند من را :

اگر زیر 500 کیلو گرم پوشاک و کیف و کفش برای خودتون فریت کنید اشتباه بزرگی کردید ، برای حداقل مصرف 5 سال خودتون پوشاک بیارید ، از شورت و سوتین و جوراب گرفته تا کت و شلوار و دامن و لباس شب و کیف و کفش و کلاه و مایو و هر چی که خلاصه فکرش رو میکنید ، آقا جان اینجا لباس هاش مفت گرون هستش !

سوم : اینکه دلتون برای شیرینی و شیرینی فروشیهای ایران ، حسابی تنگ میشه ، اینجا چیزی مثل شیرینی فروشیهای ایران با اون کیک های خوب وشیرینیهای متنوع خبری نیست ، توی خیابان مرزداران ، شهرک ژاندارمری ، شیرینی فروشی
ماه بانو ، کجایی که دلم برای شیرینی دانمارکی که عصر به عصر درست میکردی و 2 ساعته هم تموم میشد تنگ شده :-) برای اون کیک های خوب و بزرگ و خوش مزه که بهترین و بزرگترینش رو که میگرفتیم 5 کیلو میشد 12 یا 13 هزار تومن ، اینجا یه کیک 1 کیلویی خامه ای که مزه آب میده رو بهت میدن 50 دلار

هر چی فکر میکنم میبینم همین 3 تا توی ایران بهتر از اینجا بود ، ولی بقیه چیز ها اینجا بهتر و ارزونتر از ایران هستش ، مخصوصاً به نسبت درآمد ، حالا اگر به خاطر شلنگ توالت و پوشاک ایران و شیرینی فروشی های ایران میخواهید ایران بمونید که هیچ ، ولی اگر از این 3 قلم میتونید بگذرید بقیه حل است ! :-)

ادامه مطلب رو چند ساعت دیگه براتون توی پست بعدی مینویسم ...


4 نظرات:

Shaghayegh گفت...

berenje iranie vaghe ee ham man to
brisbane peyda nakardam, a

تازه رسیده گفت...

آقا من تقریبا 4 ماه که سیدنی هستم ولی این چیزایی که می گی را خیلی حس نکردم و فکر کنم جای خیلی چیزای دیگه اینجا خالی هستش. من که شدیدا دلتنگ همونها هستم. البته یک دلیل عمده اینه که هنوز کار پیدا نکردم

wellborn گفت...

دوست من بنویس که ببینیم جای چه چیزهایی رو خالی احساس میکنی ؟ که علتش رو در بیاریم و برای بقیه هم بنویسیم

Ako گفت...

آقا من واسه شیلنگ و لباسش زیاد حساس نیستم، اما شیرینی که گفتی اساسی حیفه! باز بگرد شاید ایرانی ها که اونجا رستوران زدن شیرینی پزی هم زده باشن، البته بنده چون خیلی با باقلوا و اینا حال می کنم احتمالا زیاد سختم نباشه!
لباسم سالی یه بار میای ایران خرید می کنی اساسی! خواستی سفارش بده واست پست کنیم p-: