دنبال کننده ها

Categories

۲۸ مهر ۱۳۸۸
موقعی که ایران بودم با وبلاگ مهندس ارنست آشنا بودم ، از اونجا که همسر عزیز شبانه روز وبلاگ مهندس ارنست رو زیر و رو میکرد (آخه از طرفداران پر و پا قرص وبلاگ مهندس ارنست بود) منم با وبلاگش آشنا شده بودم اون موقع فکر نمیکردم هیچ وقت ببینمش چون هدفم ملبورن بود و می خواستم ملبورن بمونم ، ولی دست بر قضا سر از سیدنی در آوردم ، موقعی که زیاد از ملبورن خوشم نیومد ، تصمیم گرفتم که برم سیدنی رو ببینم چون همه تحقیقاتم راجع به ملبورن بود ، دنبال یه کسی میگشتم که سیدنی باشه یه کم ازش راجع به سیدنی بپرسم ، خلاصه توی ملبورن به چند نفر که همشون هم اتفاقاًٌ معروف هستند و وب سایت و فروم و وبلاگ دارن ایمیل زدم جریان رو گفتم و گفتم میخوام با شما صحبت کنم ، لطف کنید یا شماره بدید من با شما تماس بگیرم یا اینکه شما با شماره من تماس بگیرید ، اون یکی ها نوشتن حالا بیا توی skype با هم صحبت میکنیم و شماره تلفن ما رو میخوای چکار و از این حرفا ، تنها کسی که پس از گذشت 2 ساعت از ایمیل من با من تماس گرفت و راجع به سیدنی با من صحبت کرد مهندس ارنست بود ، من اون موقع برنامه داشتم که یکشنبه پرواز کنم سیدنی ، مهندس، آخر صحبت پرسید که کی میایی سیدنی منم گفتم یکشنبه ساعت 10 صبح می رسم سیدنی (اون موقع ملبورن بودم ) .
هیچ وقت فکر نمیکردم که مهندس من رو یادش بمونه و یکشنبه ظهر خودش با من تماس بگیره و از من دعوت کنه که سوار قطار بشم و برم پیشش و خودش و خانم عزیز و مهربونش بیان دنبال ما و عصر یکشنبه ما رو سوار ماشینشون کنن و ببرن یه سری از قسمتهای هورنسبی و وارونگا رو نشونمون بدن (تازه اون شب خودشون هم مهمونی دعوت داشتن ) !
این مال روز اولی بود که من رسیدم سیدنی ، یه چشمه دیگه از محبتهای مهندس ارنست رو به خودم براتون میگم و زیاد تفسیرش نمیدم ، اونم این بود که 2 هفته بعد که ما میخواستیم دنبال خونه بگردیم ، بدون اینکه من چیزی به مهندس ارنست گفته باشم، چون میدونست که روز شنبه هستش و روز inspection و ما میخواهیم بریم دنبال خونه صبح روز تعطیلش ساعت 8 صبح به من زنگ زد که من دارم با ماشین میام بریم inspection چون بدون ماشین نمی تونید چند تا جا رو برید inspection .
آخه اینجا بدون ماشین inspection رفتن کار حضرت فیل هستش .
اینا رو میگم که بدونید این آدم کمک کردن رو دوست داره ، به خیلی ها امثال من هم همینطوری و بیشتر از این کمک کرده که یا وبلاگ ندارن که بگن یا یادشون میره که بنویسن ، ولی من چون آدم فراموشکاری نیستم دلم میخواست براتون بنویسم ، چون تازگی مهندس ارنست یه سازمانی راه انداخته به نام گرین آیلند ، می خواستم بدونید که موسس این سازمان سرش درد میکنه برای کمک کردن ، اون موقع ها که من اومدم سیدنی نه گرین آیلند بود نه چیزی ولی میبینید که من و خیلی ها از همین خدمات مهندس ارنست استفاده کردیم .
یک ذره هم این فکر نیاد توی کله تون که اینا همش هماهنگ شده هستش و مهندس ارنست خواسته که من اینطوری بنویسم و تبلیغ کنم برای گرین آیلند و اینا دارن میشن شبکه و می خوان جیب مردم رو خالی بکنن و کیسه دوختند و ....
هیچ کدوم از این حرفا نیست ، فقط میخواستم بدونید که میتونید به مهندس ارنست و تیمش اعتماد کنید و از خدماتشو ن با خیال راحت استفاده کنید شاید تنها تیمی هستن که اتفاقا کیسه ندوختند و صادقانه دوست دارن خدمت کنن و دنبال پول هم واقعا نیستند ، حالا اگر من این سازمان رو راه انداخته بودم حق داشتید اگر می گفتید بیچاره بیکار هستش و پول نداره ، این سازمان رو راه انداخته که پول در بیاره :-)
اکثر شماها که دارید میاین استرالیا بچه های رشته کامپیوتر هستید و میدونید که حقوق متوسط بچه های IT سالیانه بین 80 تا 100 هزار دلار هستش ، پس اتفاقا نه تنها کیسه ندوختن بلکه از روی پولداری و الحمداله نداشتن دقدغه خاطر به فکر خدمت رسانی و ارایه خدمات به تازه واردین هستند پس اصلا از این فکرها نکنید که اینجا یه سری شبکه شدند تحت نام گرین آیلند و کیسه دوختند برای پولای شما ، اینها واقعا علاقمند هستند به کارشون ، ولی وقتی مهمون یک نفر هستش آدم براش گاو میکشه ، ولی وقتی قرار شد بشن 100 نفر دیگه اونوقت باید هر کس دنگ خودش رو بده ، حالا وقتی که قرار هست مهندس ارنست و تیمش یک سری خدماتی رو در اختیار همه دوستانی که دارن میان استرالیا بگزارند و مسئولیت هم بپذیرند ، دیگه نمیشه خدمات رو به صورت رایگان ارائه کرد ، به هر حال این پست رو دوست داشتم بنویسم کوتاه و مختصر و مفید که به اون دوستانی که دوست دارند از خدمات گرین آیلند استفاده کنند با خیال راحت اعتماد کنید و مطمئن باشید که استفاده از خدمات گرین آیلند باعث صرفه جویی در هزینه های شما خواهد شد .
پست بعدی راجع به استخر lane cove هستش ، داریم میریم عشق و حال .

13 نظرات:

Unknown گفت...

سلام.دوست گرامی من احسان هستم و پزشک از ایران.خیلی سپاسگذار میشوم که افتخار بدین و با ایمیل من(ehsan.hoseini.md@msn.com(ایمیل بزنید.الان به عنوان یک هموطن به کمک شما نیاز دارم.با تشکر.در انتظار ایمیل شما هستم

ناشناس گفت...

آره. به نظر منم مهندس ارنستد خیلی دست به خیره. چون چند تا وبلاگ دیگه رو هم که دنبال میکنم از کمکهای مهندس و خانمش بی نصیب نبودن. منم مثل خانم شما وبلاگای مربوط به استرالیا رو زیر و رو میکنم(البته ما اول راهیم). خیلی کم از این آدمها پیدا میشه. بسی جای خوشحالیست. سلام مارا به مهندس بفرستید.

ناشناس گفت...

برسانید. اشتباه نوشتم

یلدا گفت...

چه وبلاگ خوبی دارین. از مایگرنت هلپ اومدم اینجا. اطلاعات خیلی خوبی دادین. من دو دل بودم واسه مهاجرت اما نوشته هاتون رو که خوندم از نه دل ارزو کردم کاش الان سیدنی بودم.

Nitro گفت...

سلام
مطالب خیلی جالبی نوشتید. تقریبا فکر کنم اگثر مهاجرها مثل شما باشند در انتخاب شهر و سکنی گزیدن.
من هم فروها و وبلاگهای زیادی رو خوندم وتصمیم برای سیدنی بودش، اما عکس هایی که از ملبورن دیدم، نظرم رو کمی عوض کردش. تو بیشتر عکس ها ملبورن شهر سر سبزتری به نظر می رسه اما با توجه به گفته های شما این قضیه فقط شامل بخش خاصی از شهر می شه.
نکته مهم دیگه ای که اشاره کردید شتاب زندگی در سیدنی هستش که فکر کنم برای ما مهاجرها که دنبال کار هستیم مکان مناسبتر باشه.
با تشکر از وبلاگتون

ناشناس گفت...

مازیار:

بابا دمت گرم حال کردم با حرفات و توضیحاتت... لازم شد چند ماه دیگه که اومدم وضعم خوب شد ایشالا ....یه بسته 24 تایی برات بفرستم.

آقا منتظر نظراتت در مورد خونه گرفتن در سیدنی و توضبح محله ها هسنم.

cheers

افشرده گفت...

حالا شما که رفتی ولی نظر من در مورد ملبورن دقیقا برعکس شماست. من سیدنی زندگی کردم و همه تحقیقم هم در مورد سیدنی بود ولی بعد که اومدم ملبورن دیدم که چقدر از وقت خودم رو تلف کرده بودم اونجا. مسلما خوبیایی داره خصوصا هوا ولی کلا ملبورن به نظر شهر خیلی با فرهنگ تری میاد. ایرانیای توی ملبورن هم متفاوت از ایرانیای سیدنی هستند. ایرانیای توی ملبورن آدمای به طور متوسط تحصیل کرده تر و با فرهنگ ترین. ایرانیای توی سیدنی مثل بقیه مردم سیدنی کمی سطحی و شلخته هستن و کلا تیپی نبودن که من ازش خوشم بیاد. یه جورایی می شه ایرانیای توی سیدنی رو با ایرانیای مقیم لس آنجلس مقایسه کرد. شاید برای همینه که ایرانیای توی ملبورن خیلی محتاط عمل می کنن توی برخوردهاشون،‌ خصوصا بسته به اینکه طرفشون در برخوردهای اولیه چه جوری نشون داده باشه. به هر حال خوبه که سیدنی به مذاقتون بیشتر سازگاره چون گویا بیشتر دنبال اون تیپ فضاها هستین. مهم همینه که از زندگیتون راضی باشید دیگه مگه نه؟

فاطمه گفت...

سلام .یه سوال داشتم .شما که حدود 500 کیلو بار داشتید، چقدر گمرکی دادید توی فرودگاه سیدنی؟
کلا میشه بگید چقدر هزینه شد واسه حمل و نقل بار؟
و اینکه ظروف شکستنیتون سالم رسیدن؟

Ako گفت...

salam
chi shod pas? chera up nemikonid?? montazerim haa

ناشناس گفت...

وقتی جواب سوالمون رو نمیدین یعنی خواننده هاتون واستون مهم نیستن و فقط در حد همون کلکل و زیاد شدن تعداد باز دید کننده ها هستن!

wellborn گفت...

سوالاتی که تا حالا پرسیده شده ، تمام جوابهاشون توی وبلاگ من هستش ،به عنوان مثال ، من راجع به اینکه با بارهامون چکار کردیم و چقدر هزینه حمل و نقل شده و غیره توضیحات کامل رو دادم ، بازهم از من سوال پرسیده میشه که با اون 500 کیلو بار چه کردید ؟!
لطف کنید وبلاگ رو کامل بخونید ، بعد نظر بدید

ناشناس گفت...

این گرین آیلند را چطوری میشه پیداش کرد؟ وبسایت دارن؟

wellborn گفت...

http://www.greenislandservices.com/Default.html